one of my faovirte singers is yas the rapper and made new song called Boghz Yani sadly since its new i cant find any translation if anyone can help me out would be great

below is the farsi lyrics i found on the net

(آمّين)
بغض يعني درد هايي كه رسيدن به گلوت
بغض يعني تنهايی و نمونده هيچكی پهلوت

بغض
بغض يعني كه غرورت نذاره بريزن اشكات
بغض يعني حرف هايي كه خشك شدن پشت لب هات

بغض
بغض يعني شب هاي تنهايي و خرابي
بغض يعني فكر و خيالش نذاره بخوابي
بغض يعني جز رفتن ديگه هيچ كاري نداري
بغض يعني كه هنوز هم اون رو دوستش داري

(ورس ١)
بغض يعني خنده هاي ساختگي
يعني شكنجت بكنن و تو مبادا آخ بگي
همه منتظر اينن يه جايي گاف بدي
بكوبنت زمين كه فردا نتوني راه بري

بغض يعني يه برهان پنهان
برم كنسرت ولي به عنوان مهمان
بغض يعني پا به سن بذارم
بازم نمي تونم تو ايران پا به سن بذارم

انگار واسه بالا رفتن وجود داره يه راه
بمال، ولي خدا غرور داده به ما
چرا، بعد اين همه اين همه بدو بدو
تو آخرش هم رسيدي به فرودگاه امام

بغض يه زن يه مرد ساكته
يه دستت پاسته يه دستت ساكته
كي تو اون لحظه قادر به درك حالته؟
هيچكي، بغض لحظه ترك خاكته

نگو بي ملاحظست نگو بي ادبه
چونكه بعضي وقتا بعضي حرفا مي طلبه
مهم اينه كه دلتو به يك دنياي واقعي قرص كردي
آدم بيدار حقيقت رو ديد، بغض يعني

يه فرزند تو دار با يه لبخند رو كار
كه از درون شكسته شده با يه حسرت يه تومار
حرف تو خونه اي كه يه دم جنگ و طوفان
و بعد همه خسته شدن و پدر رفته تو هال

جا انداخت و خوابيد خونه پادگانه
فردا مامان زجه زنان توي دادگاهه
صداش گرفته دلشكسته حنجره خشك
طلاق اين كلمه روح بچه رو كُشت

بغض يعني دروغ بوده حس تو به من
مفصله قصش گذاشتم ورس دو بگم
وقتي اون كسي كه مي خواستي نداري ديگه پيشِت
حرف نگفتت درد نهفتت رو هم ميشه

(آمّين)
بغض يعني حسرت اون چيزايي كه نداشتي
بغض يعني هيچ وقت نشد اون جوري كه مي خواستي
بغض يعني زخم هايي كه جا مونده از رفيقت
بغض يعني هيچ وقت خوب نشه اين درد عميقت

(ورس ٢)
همه از غريبه خوردن ولي من از خودي
تويي كه، مي خواستي هر زمان كه هوس كني
با تحقير و تخريب هات منو تو قفس كني
پس اين كه من هستم تو ساختي نگو عوض شدي

نمي توني بگي عوض شد نسبت به تو رفتارم
از دور و بر و اطرافيات بپرس دربارم
وقتي من پات وايستادم منم بدون حق دارم
ولي كسي پاي من واينستاد به جز شلوارم

من حلقه تو دستت خواستم از ته دلم
ولي تو مي خواستي كه بزني همون حلقه رو به گوشم
مي خواستي برات لباس برده رو بپوشم
تو از اونا بودي كه فقط مي خوان قلبم رو بدوشن


قصه اونجا بامزه شد كه از ما خسته شد
تا دلم وابسته شد در هاي وا بسته شد
ياد و خاطره هات كلمه هاي با ارزشو
كنار هم ديگه جمع كرد رو كاغذ نشوند

ولي اين روزا نمي مونن و مي گذرن
يه روزي باز صداي خنده هامو همه مي شنون
يه روز كه من بالام و اونا تنها درجا مي زنن
فردا هر جا مي پرن و با ده تا از ما تيك زدن

ولي تو تنها دليل آشتيم بودي
با دنيا تو اون كسي كه خواستيم بودي
تو رو خودم ديدم تو هم كاش تيم بودي
با من، تنها دونه اي كه كاشتيم بودي

داشتيم لوتي؟ من بد عادتت كردم
نه؟ رفتي همه جا گفتي من آدمش كردم
هه بلد خان با دو تا كار شدي طلبكار
من كه صد برابر حال دادم كه طمع كار

بذار دست تو هم تو اين رابطه رو بشه
مي دوني اونيكه توي جمع ساكته تو چِشِه
يكيم پيدا مي شه كه بهت نخ بده
كه بشيني بد منو جوري بگي كه طرف بهت حق بده

ببين، اين نخ ها مثل نخ دندونه
واسه اونا همه چي يه شب گرمه فردا يخ بندونه
خلاصه اينم آخرين ورسم
به روم نيار تو دلت بگو آفرين پسر